این غزل در پائیز 86 و فی البداهه در جلسه ی جشن امام رئوف توسط آقای حسن سعیدی خادم خالدی سروده شده است :

هست میلاد گرانقدر رضا ، شاه هدی 

بلبلان رقص کنان چهچهه زن پر ز نوا

خرّم از یمن وجودش همه ی دشت و دمن

گوئیا فصل بهار است به هنگام شتا

آنکه ثامن به حجج هست و شه کشور دل

راضی حکم خداوند و مسمّی به رضا 

آستان حرمش مأمن هر فرد غریب

ضامن آهو و سلطان غریب الغربا

مشهدش کعبه ی آمال همه تا به ابد

خاکبوس حرمش ماه به هنگام مساء

اختر و ماه و خور و جمله تمام افلاک

در طرب زآمدنش جمله به صد شور و نوا 

ما چو جن و ملِک و اِنس خوش از آمدنش

دست بالا و نمائیم همی شکر خدا 

2/9/86


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها